آسمان

آسمان برای همه یکیست.....

آسمان

آسمان برای همه یکیست.....

کودکی های من یادش بخیر(1)

سلااااااااااااااااام!

امروز با پست کودکی های من یادش بخیر اوووووووووومدم!

اومدم خاطراتی رو زنده کنم که شیرینی عسل هستنن ولی گاها به تلخی گذشت زمان!

خب بدون داستان و حاشیه بریم سراغ یه سری عکس خمشل!

یاد روزی که معلم کلاس اول آ غیر از آخر رو یادمون داد و سر مشق برامون نوشت!


آخی! یادش بخیر کدوماتون خبری از معلم کلاس اولتون دارین؟ راستی اسمش چی بود؟!

من شما رو نمیدونم ولی این صد آفرین پایین امضا معلم در حد لالیگا برام مهم بود



ترول محترم



اینم از درس املا که وقتی میگرفتن داشتن زهر به من می خوروندن




هی روزگار نامرد


یه چیزی میگم مسخرم نکین

من جدیدا فهمیدم با یه طرف این پاکنا میشده خودکار رو پاک کرد

کجایی دهقان...

آخه من با این چیکار کنم که تو اوج احساس آدمو مجبور به فحش دادن میکنه؟!

اینم لیوانمون


اینو همه باید همه یادشون باشه

روباه و خروس



بهترین ابزار بازی سر کلاس

باز منو ترانه

می خوای بگی روش درست کردن اینو م یادت رفته؟!


کدوم کم حافظه ای اینو یادش نمیااااااااااااااااد؟!!!!!!!!!!!!

دوستان مشتاق شنیدن نظراتتون هستم!

راستی این قسمت اول این پست بود بعدا با موضوعات دیگه این پست رو پیگیری میکنیم......

گفتم دیگه خیلی باکلاس شد اینم بگم

با تشکر

باران


عید فطر نزدیک است

سلاااااااااااام دوستای گلم!امیدوارم که حالتون خوب خوب باشه!

راستش با سرعت نور داریم به اواخر ماه مبارک نزدیک میشیم ابته بااینکه این باعث خوشحالیه ولی این میتونه باعث بشه که فک کنیم توی این ماه با خودمون چن چن شدیم عایا از شبای قدر خوب استفاده کردیم یا نه؟ داریم پاک از ماه مهمونی خدا خارج میشیم یانه؟ هنوزم فرصت هست حتی یه لحظه رو هم از دست ندین......



پیشاپیش عید سعید فطر رو به همتووووووووون تبررررررریک میگم




اللهم اهل الکبریای و عظمه....





راستش دیشب رحمت الهی نازل شد 





حالا دیگه نه اینطوری!مگه میشه وسط تابستون اینجوری ببارم!


یه نم نم کوچولو به مدت چن دقیقه!که حتی زمین هم خیس نشد!


ولی بازم باعث شد بوی خاک بلند شه!


اوخی خیلی دلم کشیده ببارم!


..........


دیگه اینکه یه خبر جالب اونم اینکه

داریم میریم مسافرت






البته فک نکنین میخوام بگم اگه یه مدت نیستم ببخشیداااااااااااا!

اتفاقا هم پست میذارم  و نظراتتون رو میخووووووووونم پس بووووووووووووووووقین اگه سر نزنین فهمیدین!؟؟


دیگه اینکه یه اتفاق جالب که توی مسافرت چندین سال پیش اومده بود دوست داشتم براتون نعریف کنم حتما بخونین و گرنه یه چیز جالب رو از دست دادین

 



چندین سال پیش رفته بودیم مسافرت مشهد!بعد از ظهر ساعت حدود 3 بود  همه درحال خواب عصرانه توی هتل بودن ولی شخص این جانب ینی خود خود من بیدار بودم ناگهان صدایی به گوش رسید که شبیه صدای کلید بود وقتی که میخوای درو باز کنی  چرق چرق چرق اول گفتم کسی که بیرون نیست بخواد بیادتو پس حتماصدا مال در اتاقای دیگست ولی دوباره بعد چند دقیقه شروع شد انگار یه نفر داشت با در کشتی میگرفت تا اینکه دیگه خیلی شک کردم  یه چادر پیدا کردم وانداختم روی سرم بعد به طرف حرکت کردم ناگهان دیدم در داره باز میشه 


.

.

.

.

.

.

وقتی در به حالت نیمه باز در اومد دیدم بله  یه آقا پسر نیمچه نامحترم همانند چیزداره میاد تو ولی به قیافش نمیخورد دزدی چیزی بشه چون سنش زیاد نبود بعد وقتی منو دیده میگه:واای 

میگم : فک کنم اشتباه اومدین

با پرویی تمام برگشته میگه: نهههههههههه!اینجا اتاق 414ه

که انهو کوره منو نمیبینه که داخلم

-نه خیر اینجا314 ه

با اینک میبینه کسی تو هست ولی بازم میگه :نه اینجا 414ه

بچه پررو اومده بود تو خجالتم نمی کشید عذر خواهی کنه راشو بکشه بره

میگم بالای درو نگا کن!!!!!!

ینی کور دیدی اینم دیدی

برگشتم گفتم:اینجا 314ه 414 طبقه بالاست 

بازمقبول نمیکنه 

بعد ز چن دقیقه خود نفهمش فهمید چه اشتباهی کرده بعد عین بز فقط عین بز یعنی بز دیدی (شرمنده قصد توهین به بز ها رو نداشتم) سرشو انداخته پایین و به طور خیلی نامحسوس جیم شد!دیوووووووونه! وگرنه از خجات باید توی چاه های نفت یافت میشد!             




نگید الکی گفتم که میکشمتون ؟!حتما میپرسد چطور درو باز کرد اومد تو!؟؟!
.
.
.
.
.
در اصلا قفل نبود که!این داشت با کلید یه سویت دیگه این درو باز میکرد نیم ساعتم در گیر بود سر آخر دید باز نیمشه از دستگیره استفاد کرد!

.
.
.
.
هنوزم در عجبم..........        

عکس های جالب

یه روز تو موزه...

نفــــــــــــــــس کش............



برید توی ادامه مطلب.......................

  ادامه مطلب ...

صومعه اسرار آمیز

سلااااااااااااااااااااااااااااام!

این داستان اومدم بگم این داستان برای کودکان زیر 9سال توصیه نمیشه!

بعضیا ستاره رو نشونن کنارشون بلند بلند بخونن

داستان سرکاری مرد و راهبان صومعه - www.SMSFA.org


اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.

مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »
رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند
شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود .
صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»
مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد.
چند سال بعد ماشین همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد.
راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند ، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند.
آن شب بازهم او آن صدای مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود ، شنید.
صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یکراهب نیستی»
این بار مرد گفت «بسیار خوب ، بسیار خوب ، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن فدا کنم.....

بقیش توی ادامه مطلببببببببببببببببب.......................

 

ادامه مطلب ...

شب قدر

سلام میکنم خدمت انور با سعادتون!

تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی

 

تقدیری سراسر خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی، سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.

 


التماس دعا


شهادت امیر المومنین(ع) رو تسلیت میگم



تو این شبها دعا برای تعجیل در فرج امام عصر(عج)

شفای بیماران

و تمام ملتمسین دعا

یادمون نره


بازم التماس دعا

 خدانگهدار


مدادرنگی




همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید 

هیچ کسی به او کار نمی داد, همه می گفتند: 

"تو به هیچ دردی نمی خوری"

یک شب که مداد رنگی ها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند

 مداد سفید تا صبح کار کرد ماه کشید، مهتاب کشید

 و آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک تر شد

صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با

« هـ ـ ـ ـ ـ ــیـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـچ »

 رنگی پر نشد . . . 



آخی یاد بچگیامون افتادم یادتونه همیشه چه رنگایی زود تر کوچیک میشد؟

ولی مشکی همیشه مقتدر و بلند بود!


منم از اینا میخوام



 تمام این سال‌ها دلم برای آن روزها گاهی لک می‌زد. همان روزهایی که مشق‌ها را به عشق نقاشی کشیدن می‌نوشتم. که کنار تمام نامه‌ها به دوستانم یک نقاشی بود.


عذر خواهی میکنم بابت اینکه بهتون سر پست قبلی سر نزدم 

حتما میام

.....................................................................................................

یادش بخیر....

ولی من هنوزم عاشق مداد رنگیا هستم سندهاش هم کاملا مشهوده 

شما چه خاطراتی با این جعبه دوست داشتنی دارین؟بهترین خاطره تون چیه؟

بهترین نقاشی که کشیدین؟

راستی هنوز یادتونه کدوم مداد رنگیا زود تر کوتاه میشدن؟


حشره کش بدون بو

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام !

توی این روزا یه اتفا قاتی میفته که باید حتما تعریف کنم!

بذارید بگم امروز چیکارکردم!

راستش امروز از کلاس برگشتم  بعد در حیاط رو باز کردم اومد م تودارم درو می بندم که ناگهان حیوان مزخرفی جلوم همانند اسب ترکمن میدود واون حیوون دوست داشتنی چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بله به همه ی اونایی که گفتن سوسک تبریک میگم!یه سوسک قهوه ای با شاخک های یک متر و هفتاد سانتی!

بعدشم مثل رفته زیر جاکفشی !منم قیافه قهرمانا رو به خودم  گرفتم و گفتم حالا میدونم باهات چی کار کنم!

بعد رفتم گشتم حشره کش جان رو پیدا کردم !

خدمتتون عرض کنم که بعدشم روی پله وایستادم در فاصله دومتر ی !بعد عین هفت تیر حشره کش رو گرفتم  با تمام توان فشار دادم!پیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس!حدودا چندین دقیقه دستم   روش بود از طرفی هم بدون بو بود منم حالیم نبود چقد دارم میزنم و دیگه هم اینکه دفعه اولم بود از این کارا میکردم!خدمتتون عرض کنم سوسکه که هیچی الان حدودا دوساعته که خودمم داره سرم درد میکنه!    

خدا کنه بلایی سرم نیاد دیگه!

به هر حال حلامون کنین !

   

بعد نوشتن این پست رفتم سراغش میبنم هنوز داره دست و پا میزنه!کثافطططططططططططططط!

     

یه نکته مهم این چه وضعشه اینهمه تی وی تو این ماه مبارک تبلیغ سان استار و بستنی پاندا میکنه حقشونه تو جهنم که دارن میسوزن بشینم جلوشون بستنی بخورم!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    

طنز(10)



نمیدونم چرا دخـترای امـــروزی از سایز کله شون راضـی نیستند !


حتــــــما بـــاید یه قابـلمه یا زود پزی ، چیزی بـذارن زیر روسری شون تا


ســـرشـون بشــه اندازه گنبد امامزاده داود ...


.

.

.

وقتی پشت آیفون میپرسی :”کیه؟ 

 

۹۵% مردم میگن “باز کن”،

 ۵% باقیمونده هم میگن :”منم

.

.

هیچکس جواب درست نمیده

.

.

.

.

در دو حالت دخترا کاملا بی دفاعن !

یکی تازه ناخوناشونو لاک زده باشن

یکی هم کفش پاشنه بلند پاشون باشه

.

.

.

   یه سوال از بچگی مغز منُ درگیر کرده…
    این که تو جر و بحث بهت میگن حالا نشونت میدم دقیقاً چیو میخان نشون بدن؟

.

.

.

- قدیما یه کیلو سبزی می گرفتی پاک کنی دوتا کفش دوزدکی حلزونی از توش میومد بیرون کلی سرگرم می شدیم، اما حالا چی؟ نه سرگرمی ای نه دلخوشی ای ... هیچی...

.

.

.

- صبر...
کره ای: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه عشقت عذاب آور نیست
آمریکایی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه ساندویچ گرم عذاب آور نیست
یونانی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه دسته چک عذاب آور نیست
انگلیسی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مهمونی بزرگ عذاب آورر نیست
برزیلی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مسابقه فوتبال عذاب آور نیست
ایرانی: انگار شما تا حالا با dialup کار نکردید!!!


.

.

.

.

خارجی ها قبل از امتحان:
موفق باشی رفیق :)
.
..
...
ایرانی ها قبل از امتحان:
برسونی ها =)))

.

.

.

یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن ااگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!

.

.

.

روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت:
اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم
روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس دوم ابتدایی