دوباره سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
من اومدم ! اول از همه حلول ماه ربیع رو به شماتبریک میگم ماه صفر تموم شد و کم کم بساط عروسیا بیرون میاد ازطرفی هم امتحانا داره
تموووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم
میشه
به این مناسبتا براتون یه تعدادی ترول گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد
اول ازهمه یه ترول گرفتم باب اون مطلبست که درباره جاستین بیبر نوشتم:
و...
خوووووووووووووووووووووب بوووووووووووووووووووووووووووود؟
سلام برو بکس!
من بعد از از قرنی قالب عوض کردم
قالب جدیدم خومشله؟؟؟ به نظرتون قالب قبلی بهترنبود ؟! یا شایدم همین بهتره؟!
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.
همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند.
یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.
سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند.
توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط ، لطفا
کلاهوشو دارین؟
سلااااااااااااااااام
من اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووومدم
خوبین؟ سلامتین؟
اگه حال نداشته باشین با دست می کوبم دهنتون
راستی برنامه شیش تاییا یا همون فرش سپید رو می بینید
به نظرم اجرای اقای روا زیباست مخصوصا اون آیتم معلم
اینم از
خبر دارم که اومدی، با اینکه تو بیخبــــــری
دلم گواهی میده که، بازم تو پشت این دری
تو اومدی تا شب نیاد، تو اومـدی که غم بره
تو اومدی تا خیره شم، به خندهت و دلم بره
تو اومدی که بیکسی، سر نبره حوصلهمو
که بندازم به زیر پات، فرش سپیـــــــد دلمو
خبر داری که وقتی از راه میرسی چیا میشه؟
خبر داری پشت سرت یه شهر ردپا میــــــــشه؟
جاده بازم منتظره، کاشکی که همسفر بشی
خبر دادن بیخبری، خدا کنه خبـــــــــــر بشی
در ضمن باتشکر از ح جیمی جیم ـ میم آی کلاهدار ـ میم ص صابونی ودانش آموز مختاری ودیگر عوامل فرش سپید
آری تو راست می گویی آسمان مال من است پنجره ، فکر ، هوا ،
عشق ، زمین ، مال من است
اما سهراب تو قضاوت کن بر دل سنگ زمین جای من است
من نمی دانم که چرا این مردم ، دانه های دلشان پیدا نیست.
صبر کن ای سهراب
قایقت جا دارد?
من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم
به سراغ من اگر می آیید ، تند و آهسته چه فرقی دارد؟
تو به هر جور دلت خواست بیا
مثل سهراب دگرجنس تنهایی من چینی نیست، که ترک بردارد
مثل مرمر شده است چینی نازک تنهایی من...
اصطلاحات جالب و خواندنی پشت کامیونی
لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن
*
بوق نزن ژیان میخورمت
*
پشت یه ژیان هم نوشته بود
جد زانتیا
*
شتاب مکن، مقصد خاک است
*
رادیاتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش
گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم
*
تو هم قشنگی
*
کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت
*
سر پایینی برنده
سر بالایی شرمنده
*
داداش مرگ من یواش
*
تند رفتن که نشد مردی
چشم انتظارم که برگردی
*
یا اقدس
یا هیچکس
*
زندگی نگه دار پیاده میشم
*
آیی بی وفا کجا میری
اونطرفی که ورود ممنوعه